کمتر از دو سال از عرضهی کنسولهای نسل هشتمی میگذرد و تقریبا در همهی سبکها، بازیهای شاخص و مورد پسندی را شاهد بودیم، اما بزرگان سبک مبارزهای هنوز آن طور که باید و شاید خودشان را نشان ندادند. در زمان عرضهی ایکسباکس وان شاهد انتشار بازی مبارزهای Killer Instinct بودیم که بازی بدی نبود، ولی مورد توجه منتقدین قرار نگرفت و هنوز هم که هنوزه با عرضه انواع و اقسام محتواهای دانلودی، جایگاه خود را پیدا نکرده است. در سویی دیگر، باید دید بازیهایی مثل تیکن ۷ و استریت فایتر ۵ چه چیزهای جدیدی برای ارائه در نسل هشتم دارند.
مورتال کامبت ایکس، همانند اسمش، مقدار زیادی مجهول ظاهر شده و تا آن را تجربه نکنید، نمیتوانید «ایکس» را حل کنید. ندررلم اینبار دست به ریسک بزرگی زده، ریسکی که شاید از کاری که در قسمت قبل کرد و کل سری مورتال کامبت را ریبوت کرد، سختتر است. ندررلم این موضوع را به خوبی میداند که باید هر طور که شده، نگذارد گرد پیری روی این سری بنشیند و به جایی برسد که همه آنها را متهم به کهنگی کنند، به خاطر همین، آنها زودتر از آنچه تصور میشد دست به کار شدند و با گذاشتن یک فیلتر، نقاط قوت بازیهای قبل را جدا کرده و با چیزی که در دو سه سال اخیر ساخته و پرداخته شده، ترکیب کردند. مورتال کامبت ایکس مرز بین دوران جدید و قدیم است و ندررلم سعی میکند با احتیاط کامل، خود را به دوران جدید سوق دهد و از طرفی، هر چه المان خوب قدیمی وجود دارد، با خود ببرد. اما چه چیزهایی جدید شدهاند؟ آیا ندررلم تحت تاثیر نسل هشتم کنسولها، اصل و ریشهی خود را فراموش کرده و بی مهابا تن به آب داده است؟ جواب من، یک «خیر» با صدای آرام است! به شخصه، در طول این همه سال که نسخههای مختلف سری مورتال کامبت را تجربه کردم، هیچوقت انتظار نداشتم سازندههای این سری بتوانند یک روند داستانی هالییودی و سینماتیک را به شکلی حرفهای و قابل قبول در بازی خود به کار ببرند تا اینکه سال ۲۰۱۱ و ریبوت بسیار موفق مورتال کامبت، تصورات من را خط خطی کرد و به ندررلم ایمان آوردم که میتواند بخش داستانی هیجانانگیز و پر اضطرابی را پی ریزی کند. مرگ اتفاقی و شوکهکنندهی برخی شخصیتها، سیر صعودی و آن پایانبندی خارقالعاده که مبارزهای مرگبار بین ریدن و شاو کان سرسخت را در دل خود جای داده بود، واقعا عشق من به سری کامبت را بیش از پیش کرد. این موضوع باعث شد تا انتظارم از روند داستانی قسمت جدید دو چندان شود. از سوی دیگر، مورتال کامبت برای اولین بار پا به کنسولهای نسل هشتمی گذاشت که معمولا یک نسل پیشرفت مساوی با افزایش امکانات و توانمندیهایی است که استودیویی مثل ندررلم میتواند از آن بیشترین استفاده را ببرد. به سیر داستانی مورتال کامبت ایکس باید از دو زاویهی متفاوت نگاه کرد. یک زاویهی تماشایی، یعنی آنچه که میبینیم و بازیگران به ما نشان میدهند و زاویهی دوم، عمق داستان و هدفی که پشت آن برای کل بازی و سری فکر شده است. اگر به عنوان یک تماشاچی و کسی که فقط روند داستانی را به هوای کسب هیجان و لذت اجرا میکند، به داستان نگاه کنیم، متوجه افت کیفی و کمی قابل توجه آن نسبت به قسمت قبل میشویم. روایت بازی کودکانه و با کمترین پردازش جلو میرود و اگر کسی نسخهی قبل را هم بازی نکرده باشد، در بین شخصیتها و جریانات کمجزئیات گم میشود. کشته شدن شاو کان در قسمت قبل توسط رِیدن و آن تراژدیک عظیمی که روی داد، حرکت بسیار بزرگی بود. اما ندررلم اصلا نتوانست جای شاو کان با عظمت و ترسناک را پر کند. کوتال کان که حالا امپراطور دنیای بیرونی است، اصلا ابهت و جذبهی شاو کان را ندارد و درخیلی از صحنهها، حتی از کاراکترهای معمولی بازی هم ضعیفتر ظاهر میشود.
ندررلم تصمیم داشت در پیشبرد داستان بازی همانند سری قبل عمل کند و به یک قهرمان و ضد قهرمان بسنده نکند، اما این بار در اجرای این ایده دچار سردرگمی شد و هر بار که میآمد بر روی کاراکتری تمرکز کند، داستان به جایی دیگر پرت میشد. کوتال کان تنها آنتاگونیست بازی نیست و شخصیتهایی مثل شینوک و کوان چی هم وظیفهی پیشبرد نقش منفیهای داستان را به دوش میکشند. اما در حقیقت، حتی این سه کاراکتر هم نمیتوانند جای شاو کان را پر کنند. در طرف دیگر ماجرا، آنقدر جای خالی افرادی مثل لیو کنگ حس میشود که دوست داریم هر چه زودتر نقش اساسی را در سیر داستانی پیدا کند، اما بد جور مورد کملطفی سازندگان قرار میگیرد. تمام این تصمیمات ندررلم شاید به خاطر این بود که باید فضای کافی برای مانور شخصیتهای جدید ایجاد میشد. شخصیتهای جدید مانند کیسی کیج و تاکدا دوست داشتنی هستند و قدرت رزم و شیوهی مبارزهشان حتی در مواقعی مرگبارتر از سایر کاراکترهای قدیمی بازی است و این موضوع که تا حدی به نجات داستان بازی نیز کمک میکند.
اما این گام بلند ندرریلم در روایت داستانی، از زاویهی دیگر چگونه ارزیابی میشود؟ هر چقدر هم که سازندهها در نمایش ایدههایشان خوب ظاهر نشده باشند، اما در باطن به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کردند که همهی اینها را مدیون سبک بازی هستند. خوشبختانه سبک مبارزهای جایی است که روایت داستان و بخش مرحلهای، معیار اصلی برای ارزش گذاری کلی بازی محسوب نمیشود و حتی چشمپوشی از آن و رفتن به بخشهای دیگه برای مبارزه، میتواند انتخابی بی مشکل باشد. سازندگان مورتال کامبت ایکس توانستهاند با تمرکز روی طراحی فیزیکی شخصیتها، دقت بالا در اجرای ضربات و تعریف رفتارهای منحصر به فرد، جمعی از بهترین مبارزها را به وجود بیاورند که میتوان با بیشتر آنها ارتباط برقرار کرد. لیو کنگ، کنگ لیو، جانی کیج، جکس، سونیا بلید و به طور کلی، بیشتر شخصیتهایی که فانی هستند، به خاطر بازهی زمانی بیست سالهی بازی، پا به سنتر شدهاند. پیرتر شدن برخی شخصیتها آنها را پخته هم کرده و رفتارهایشان بیشتر مانند اساتید است تا جوانانی جویای نام و پر اشتباه. حفظ ریشهها و پایبندی به سنت و اصل و نسب، چیزی است که مورتال کامبت نمیتواند از آن دوری کند. این عوامل شریانهای اصلی حیات این مجموعه هستند و ندررلم به خوبی این موضوع را میداند. سازندگان بازی با خط قرمزهایشان آشنا هستند به خاطر همین هم در بخشهایی مثل روایت داستانی، هر طور که بخواهند رفتار میکنند و ایدههایشان را بر روی میز میریزند، اما در بخش گیمپلی مبارزات و بخشهای مرتبط، خود را در یک چهارچوب مشخص قرار میدهند. اگر مورتال کامبت ایکس را در مقام مقایسه، کنار قسمت قبل بگذاریم، متوجه این موضوع میشویم که ندررلم بیشتر تصمیم گرفته تا همان سیستم را با اضافه کردن برخی موارد و بهبود کاراییهای تعریف شده، توسعه دهد. برای مثال، حرکات ایکسری از نظر تئوری و عملی فرق آنچنانی نسبت به قبل پیدا نکردهاند و فقط اجرا و کارگردانی صحنههایش بهتر شده است. از طرفی، ندررلم یک حرکت بسیار خلاقانه و جالب زده تا به نوعی، تعداد کمتر مبارزان نسبت به قسمتهای قبل را توجیح کند. هر شخصیت، سه نوع حالت مبارزه دارد که این سه نوع، تفاوتهای اساسی را در کارایی کاراکتر ایجاد میکنند. این کار باعث شده تا عملا هر شخصیت، سه روح در یک جسم تصور شود. به طور مثال، اگر دو نفر اسکورپیون را برای مبارزه بردارند، میتوانند با دو شیوهی مبارزهی متفاوت رو به روی هم دیگر ظاهر شوند. از طرفی، لباسهای شخصیتها اینجا هم قابل تغییر است و رو در رویی هر کدام از شخصیتها، رجز خوانی خاص خود را به دنبال دارد. دقت در این جزئیات توسط ندررلم واقعا تحسین برانگیز است.
منبع:زومجی